آهنگ جدید و فوق العاده زیبای امید مولوی به نام شایعه ...

( تنظیم : فتاح فتحی - ترانه : مریم ذاکری - میکس مسترینگ : فتاح فتحی )

 دانلود با کیفیت  ۳۲۰ شایعه

با سلام خدمت تمام بازدیدکنندگان وبلاگ مربوطی

بنده بنا به دلایل و مشکلات متعدد و گوناگون نتوانستم در این چند روز مدیران دیگر وبلاگ رو همیاری کنم و کمی شرایط بهتر شده و اگه خدا بخواد بیشتر در خدمت شما همراهان همیشگی مربوطی خواهم بود. موفق و سربلند باشد.

مقاله بسیار قشنگ و با مفهوم توسط یکی از افراد روستای کهنه

" خودمونی خودمونی گپی با خدا "

خدا جون سلام، می دونم که می دونی که خوبم و خیلی دلم هواتو کرده و می دونی که خیلی دوستت دارم. خداجون می دونی اینقدر دوستت دارم که نمیخوام و نمیتونم ازت گله کنم. البته واقعاً گله ای هم ندارم. چطوری می تونم گله کنم از تویی که می دونم خوب هوامو داری و همه جا باهامی، تویی که بهم احساس زندگی می دی، تویی که بعضی وقتها که از دستت دلگیر میشم و حتی سرت داد می زنم اصلا عصبانی نمی شی، اصلاً دلخور هم نمی شی و باز هم رهام نمی کنی. چطوری می تونم گله کنم از تویی که با وجود همه بدیهام و نافرمونیهام اگر بعد از وقتی دلم هواتو کرد و به طرفت اومدم از خودت نمی رونی و خوب به حرفام گوش می دی و حتی همه جا کمکم هم می کنی و عصبانی نمی شی.

تو کودکیم چون نمی دیدمت فکر می کردم حتماً مثل بابامی یا مثل معلممی. چون بعضی وقتها که کار بدی می کردم یا خلافی می کردم خدابیامرز بابام زود عصبانی نمی شد یا بعضی وقتها که تو کلاس شیطونی می کردم زورکی با تَرکه به جونم نمی افتاد و منو می خشید. اما با همه این خوبی هاشون بابام و معلمم هم بعضی وقتها از دستم عصبانی می شدند و حتی تنبیهم می کردند.

خداجون می دونم تو حتی عصبانی هم نمی شی و هیچوقت دعوام نمی کنی. آخه تو خیلی مهربونی و همه مهربونی ها مال خودته. خدا جون خیلی دلتو خسته نکنم چون می دونی که بعضی وقتها بهت فکر می کنم و حتماً قطره اشکی که بعضی وقتها از گوشه چشمم بیرون می آید رو دیدی و می فهمی که اون اشکها همش به خاطر شرمندگی هامه از خوبی های تو.

خداجون شنیده ام آنقدر خوبی که آن قطرات اشک را به قیمت خوبی ازم می خری، چکار کنم من که چیز قابل عرضه ای به تو ندارم. ازت خواهش می کنم همون چندتا دونه اشکو خوب باهام حساب کن. مطمئنم که ازم خوب می خری. اما خودت بهم کمک کن تا بیشتر و خوبترشو برات جمع کنم. آنقدر دلمو به خودت نزدیک کن که هروقت خواستم بتونم برات بفرستمشون.

خدا جون میدونی که من آدم خوبی نیستم و خیلی وقت ها حرفاتو گوش نکردم. اما ازت یه قولی می خوام مردونه ی مردونه نه خدایی خداییش که اگه یه وقتی شیطون گولم زد و خواست منو از تو خیلی دور کنه ، سرم داد بزنی و دعوام کنی. نذاری شیطونه ازت دورم کنه. چون نمی خوام وقتی اومدم پیشت جلوت رو سیاه و شرمنده بشم. میدونم آنقدر خوبی که یه روزی همه ما رو می بری پیش خودت، نمیخوام آنجا که چشمم به چشمت افتاد سرم پایین باشه و شرمندت باشم.

خداجون قول دادی! قول قول

نویسنده: م – ح ( از افراد روستای کهنه اوز)

به گزارش صحبت نو، در این اطلاعیه آمده است: چنانچه افراد ناشناس با شما تماس گرفته و خود را شخص سرشناس از قبیل دکتر، مهندس و...یا وابسته به سازمان یا ارگان های خاصی از جمله نیروی انتظامی، سپاه پاسداران، کمیته امداد، بنیاد شهید و...معرفی ودرخواست انتقال وجه جهت سفارش یا خرید کالا یا هر موضوعی از طریق خود پرداز نمودند مراقب باشید این یک شگرد جدید کلاه برداری است.

" اولین  کوره  گچ پزی "

در روستای کهنه

روستای کهنه

" طلایه دار تولید گچ  با حدود یک قرن تولید گچ در منطقه "

آلبوم جدید شهرام بهرامی - پخش اختصاصی از مربوطی ( کهنه اوز )

جهت دانلود آهنگها بر  روی آن کلیک نمایید.

انتظار

اصرار

فاکتور

گریه نکن

غریبه

هرگز

خاک وطن

نازنین

رسم

رویا

ستاره

توضیح : این پست به درخواست برخی از بازدیدکنندگان عزیز مدتی در پست اول قرار گرفته است

آقای محمد شریف اکبری از فرهیختگان و دبیران مراکز آموزشی روستا

" درد پنهان "

صحبت از ازدواج که می شود، جشن است و شیرینی و تبریک. هیچ کس هم ابایی ندارد که آن را مطرح کند.

اما طلاق و جدایی علاوه بر تلخی و رنجی که برای خانواده ها به بار می آورد، پرداختن به آن نیز دشوار است، چرا که به نوعی جریحه دار کردن احساسات کسانی است که با آن دست و پنجه نرم می کنند.

آمیخته شدن طلاق شرعی با سنت ها و تعصبات قومی و قبیله ای و گاهی جاهلی، درد و رنج آن را چندین برابر می کند.

در سال های اخیر روستای ما نیز شاهد چندین مورد طلاق بوده است که اگر چه به نسبت ازدواج ها درصد کمی را به خود اختصاص می دهد اما همین کم نیز زیاد است.

شما اگر هزاران شب در سلامتی باشید و به خواب بروید گذشت زمان را احساس نخواهید کرد اما اگر یک شب درد و رنج بیماری، خواب را از چشمان شما بگیرد، طول آن را به اندازه ی هزار شب خواهید یافت، پس این موارد به ظاهر کم نیز روح و روان جامعه را آزرده ساخته و خراش خواهد داد.

امیدوارم در سایه ی تقوای خداوندی، کسانی که دچار این تلخی شده اند، شیرینی روزهایی روشن را تجربه کنند.

بعضی از این جدایی ها ناگزیر پیش خواهد آمد، همیشه بوده و در آینده نیز خواهد بود. انسان هایی در ابتدا به هم علاقه مند می شوند و بعد مشکلات زندگی، آنها را به بن بست می کشاند و تفاهم غیر ممکن می شود؛

پس برای آن ها، طلاق رهایی از مشکلی است که زندگی مشترک را بی معنا کرده است و هیچ راه حلی نیز برای آن متصور نیست.

اما برای کسانی که از اول به هم علاقه مند نیستند و تحت قاعده ی "پِل" یا ازدواج شرطی عقد می کنند چه؟ ظاهراً در روستای ما عده ای علاقه مندند تجربیات تلخ دیگران را به شخصه تکرار کنند؛

به عقیده ی من این امر ناشی از چند عامل است که شاید مهم ترین آن، پنهان بودن درد و رنج های این گونه ازدواج است. اشخاص معمولاً به دلایل حیثیتی یا خانوادگی دوست ندارند این مسائل را هرجا مطرح کنند و همین مساله باعث تداوم این رسم منحوس می شود.

برای پرهیز از طولانی شدن کلام، چند سئوال اساسی مطرح می شود و تفصیل آن به عهده ی خوانندگان اهل فضل این وبلاگ واگذار می شود تا خود راجع به این قضیه بیاندیشند.

1- آیا پدر و مادرها وظیفه دارند و یا اجازه دارند به بهای ازدواج بچه هایشان یا با لحاظ کردن مصلحت های جاهلانه، تفاهم و الفت و انسانیت را که شرط اساسی ازدواج است فدا کنند؟

2- آیا عاقدین در منطقه ی ما که معمولاً از روحانیان هستند هیچ وظیفه ای ندارند؟ آیا فکر می کنند همین که در مراسم عقد دعا کردند "خدایا بین اینها الفت برقرار کن همان گونه که بین محمد و خدیجه و همان گونه که بین علی و فاطمه الفت دادی"، شهد و شیرینی به این زندگی ها بخشیده می شود؟

آیا آن ها نمی دانند این ازدواج های شرطی بر مبنایی غیر شرعی و غیر صحیح شروع می شود و عوارض پیدا و پنهان بسیاری خواهد داشت؟ عوارضی که دامن این خانواده ها و کل اجتماع را خواهد گرفت و در تعارض مستقیم با خیر و صلاح و الفت و مودت اجتماعی خواهد بود.

و گروه دیگر جوانانی هستند که با این معضل دست و پنجه نرم می کنند و به نظر من به دو دسته تقسیم می شوند:

دسته ی اول کسانی اند که علی رغم تمام مشکلات، آن را نوعی غیرت و مردانگی تلقی می کنند که با آن ها هیچ صحبتی نداریم.

اما دسته ی دوم جوانانی هستند که راضی به این نوع ازدواج نیستند، به نظر می رسد تنها گزینه، مقاومت خردمندانه و تسلیم ناپذیر همراه با حفظ حرمت پدر و مادرها است.

یک رسم بد مانند یک مرض کُشنده است؛ طبعاً تا به درمان برسد تلفاتی بر جای خواهد گذاشت، اما قرار نیست برای همیشه جوانان ما در زیر این سنت غیر اسلامی و غیر عقلی و خجالت آور له شوند.

با تشکر از همکاران عزیز در وبلاگ رباط کهنه و دوست عزیز جناب آقای محمد شریف اکبری جهت تهیه این مطلب

اولین تیم فوتبال کهنه تیم آرش بوده که در سال ۱۳۵۲ تاسیس شده است

تیم  فوتبال آرش کهنه سال ۱۳۵۴

ایستاده از راست به چپ :احمد آزادی - عبداله نبوی - مرحوم محمدنبی نبوی - احمد استوار - خواجه علی وطنخواه - عبدالکریم آزادی - علی نشاط - محمدرسول زمانی - مرحوم ابراهیم نوری

نشسته از راست به چپ : شفیع نبوی - عبداله سلامی - بهرام رفیعی - آقای جمشیدگان

پیشکسوتان فوتبال ایران با پیشکسوتان اوز سال ۱۳۷۱ در استادیوم ورزشی اوز

( حضور احمد آزادی از کهنه در بین بازیکنان  )

تیم فوتبال کهنه سال ۱۳۶۳

ایستاده از راست به چپ : کریم محمودی - علی وطن خواه - بهرام رفیعی - یوسف حاتمی - مصطفی رضائی - ابراهیم واحدی - محمدشریف قائدی

نشسته از راست به چپ : محمد رهنورد - عبداله نبوی - احمد آزادی - نظام وطن خواه - عبداله سلامی

قهرمانی تیم فوتبال کهنه جام کورده سال ۱۳۶۳ به کاپیتانی آقای احمد آزادی

در کنار آقای محمود اسدی از یاوران  و علاقمندان همیشگی ورزش روستا

ادامه دارد ... 

کدخدا محمدرضی جعفری : امید استخوان شکسته ها ( نگاهی به آرشیو)

توضیح : این مطلب در آرشیو مربوطی می باشد ولی از آن جهت که یادآوری مجدد شود برای آن دسته از عزیزان بازدید کننده که موفق به بازدید از این مطلب نشده اند یا عکسهای این مطلب را نتوانسته اند مشاهده نمایند .

در لابلای ناگفته ها و نانوشته های تاریخ پر راز و رمز روستای کهنه ی مربط – سرزمینی با تمام گمنامی اش – می توان شخصیتهایی را یافت که منجر به تحولاتی شگرف در سطح منطقه اوز شده اند . با نگاهی اجمالی و کوتاه به این تاریخ به اسامی افرادی بر می خوریم که نامهای ماندگار این روستا و منطقه اند . خواجه نورالدین – خواجه محمد علی – ملا عبداله – سید محمد – سید محمد صالح – محمد صالح و ... . در میان این افراد نام محمد رضی جعفری بر می خوریم که نه تنها کدخدایی مدیر و مدبر بود بلکه شکسته بندی ( ارتوپدی ) ماهر و حاذق بود.

مرحوم محمدرضی جعفری

وبسایت دفتر خبر شهرستان خنج راه اندازی شد و دوستان عزیز می توانند با مراجعه به صفحه اینترنتی آن - آنرا مشاهده نمایند. وبلاگ مربوطی به همه دوستان عزیز همکار در وبسایت دفتر خبرگزاری شهرستان خنج مخصوصا مدیریت محترم آن جناب آقای عبدالرحیم صداقت تبریک عرض می نماید و برایشان آرزوی موفقیت دارد .

http://www.khonjema.com/ -

مرحوم محمد صالح آزادی

از بزرگان و کدخدایان روستای کهنه

تولد : ۳ / ۸ / ۱۲۸۲

وفات : ۲۹ / ۲ / ۱۳۸۸

با تشکر از آقای سعید سلمان پور جهت ارسال عکس

نقشه ایالت لارستان مربوط به سال ۱۸۹۷ که توسط رند مکنلی تهیه شده است.در این نقشه لار - گراش - ارد - خان مربوط - علی آباد و براک از لارستان کهن دیده می شود. این نقشه نشان از قدمت و اهمیت منطقه مربوط  در کنار سایر مناطق لارستان کهن می دهد.

با تشکر از دوست عزیز جناب آقای  بهرام فیروزی جهت همکاری در تهیه این مطلب.

جهت مشاهده عکس با کیفت بالا بر روی لینک اصلی کلیک نمایید یا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/5/5f/Rand-McNally-and-Co.%2C1897.jpg

با تشکر از دوست عزیز آقای امین بحرانی جهت ارسال تصاویر

عکاس : امین بحرانی

برای مشاهده تصاویر دیگر به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

تصاویر از سایت صحبت نو لار

انا لله و انا الیه راجعون

" امام جمعه ی  محبوب لارستان دار فانی را وداع گفتند . "

وبلاگ مربوطی در گذشت آیت الله سید عبدالعلی آیت اللهی را به جامعه روحانیت لارستان  - خانواده محترم ایشان - به بستگان  و مردم  شریف لارستان تسلیت عرض می نماید.روحش شاد باد

آیین تشیع حضرت آیت الله سید عبدالعلی  آیت اللهی روز دوشنبه 22 خردادماه جاری از محل استادیوم شهر لار تا حسینیه اعظم این شهر برگزار و سپس پیكر این روحانی فقید در حضور چشمگیر مردم و مسئولین کشوری و لشکری  در محوطه این حسینیه به خاك سپرده شد.

جوانان کهنه ای  مقیم کویت خوش درخشیدند .

محمدرفيع  (محمد) رفيعي   - محمد( عبدالحميد) رحيمي

آقایان محمد( عبدالحميد) رحيمي و محمدرفيع  (محمد) رفيعي دانش آموزان ممتاز دبيرستان استقلال كويت  از طرف مقامات دبیرستان به دلیل درخشش در امتحانات و کسب نمرات عالی  لوح تقدير دریافت نمودند  .

^{وبلاگ مربوطی} ضمن شادباش به خانواده های محترم این عزیزان و تبریک به این دو جوان کوشا ٬ از خداوند بزرگ برای این عزیزان موفقیت های مداوم در زمینه های تحصیلی و دیگر جنبه های زندگی مسئلت دارد . 

عکس از آقای مجید جلیلی ( با تشکر از این دوست عزیز )

به نقل از محمدرفیع محمدی فرزند ابراهیم، برادرزاده اسماعیل محمدی

حدود یک سال قبل عمویم آقای اسماعیل محمدی(محمدرفیع) بر اثر مشکل در دفع ادرار به پزشک مراجعه کردند. به همین جهت پزشک تشخیص داد راه درمان میل زدن را انتخاب کند و انجام همین کار باعث گردید پروستات ایشان زخمی شده و کم کم کلیه هایش عفونت کند. در طی این مدت از مسکن های زیادی استفاده کردند تا اینکه حدود 2 ماه قبل به مدت 2 روز بیماری ایشان شدیداً تشدید گردید.از بندرعباس راهی شهر لار شدند و در آنجا از او سونوگرافی گرفتند که پزشکان تشخیص دادند کلیه هایشان عفونت کرده و مواد سم وارد خونشان می شود. دیالیز را شروع کردند چون هر 2 کلیه هایشان  از کار افتاده بود. یک هفته در بیمارستان لار بستری بودند و روزانه دیالیز می شدند تا اینکه او را به بیمارستان سعدی شیراز منتقل کردند. 2 هفته در آن بیمارستان بستری بودند و یک روز درمیان او را دیالیز می کردند و بعد از آن ایشان را به بیمارستان نمازی شیراز منتقل کردند. مدتی است که ایشان را بصورت روزانه دیالیز می کنند و هر روز با میلی که به پهلوهایشان می زدند ، ادراری که وارد خونشان می شد را از بدنش دفع کردند. چند روزی است که مجرای ادراری او تنگ شده و او را دوباره به اتاق عمل برده و در مدت بیهوشی چند ساعته ی او هر بار پزشکان ناتوان ماندند.

(عکس  قبل از بیماری)

و الحمد لله از چند روز قبل شاهد بهبودی یکی از کلیه هایشان بودیم و خداوند متعال روزنه های امید را برای خانواده و بستگان ایشان به وجود آورده است و در آخرین خبری که از بیماری ایشان داریم این است که کلیه دوم ایشان هم در حال بهبودی می باشد و چند روز بعد باید ۲ عمل پروستات و مثانه انجام دهند. پزشکان در حال معالجه کامل ایشان هستند.

از تمام بازدید کنندگان وبلاگ مربوطی این انتطار می رود که

 با تضرع و خشوع دست های خود را به سوی خداوند متعال بلند کرده و همگی از خدا برای وی آرزوی سلامتی و تندرستی دوباره کنند.

با تشکر فراوان از آقای محمدرفیع محمدی فرزند ابراهیم به خاطر در اختیار گذاشتن این اطلاعات و از کسانی که عکس در وضعیت بیماری اسماعیل محمدی دارند و یا می توانند تهیه کنند تقاضا داریم که بر روی ایمیل مدیران ارسال نمایند.

پیمانکاری ساختمانی مربوطی

با اکیپ مجهز و تحت نظارت مهندسین ناظر بنیاد مسکن

(سفارشات شن و ماسه و حمل مصالح ساختمانی انجام می گیرد.)

محمدشریف حاتمی     09173829303  -   09358125071  

     از این پس

 "وبلاگ مربوطی امکان معرفی محصولات و سرویس های شما را فراهم می کند."

اگر به رقابت در فعالیت های اقتصادی، تجاری، آموزشی و فرهنگی اهمیت می دهید و مصمم هستید در این جهت گام های مؤثری بردارید، به این نکته باید توجه داشته باشید که نباید از حضور در تبلیغات مدرن الکترونیکی در شبکه جهانی اینترنت غافل بود و با توجه به گسترش روز افزون مخاطبین اینترنتی در زبان فارسی، معرفی صحیح و مناسب شرکت،خدمات و سرویس ها و محصول به مشتریان در عرصه اینترنت، ضروری و مهم به شمار می رود.

^{وبلاگ مربوطی} یکی از وبسایت هایی است که طی چند سال گذشته توانسته جایگاهی مستحکمی بین وبلاگ های شهرستان لار با میانگین روزانه 400 کاربر مختلف باز کند .

^{وبلاگ مربوطی} طی این چند سال توانسته گروه های مختلف سِنی و با سلایق متنوع به سمت خود بکشاند و معرفی محصولات و خدمات شما، توجه بیشتر قشر اینترنتی که عموما جوان هستند، به محصولات شما را نتیجه می دهد.

برای معرفی خدمات و محصولات خود  می توانید از طریق تماس با مدیران وبلاگ اقدام نمایید :

مصطفی رضایی :

mostafa_rezaea@yahoo.com

شماره تماس :   ۰۹۱۷۳۸۲۱۶۷۶
___×××___
مرتضی اسماعیلی :

Parmis_133@yahoo.com

morteza.ismaili@gmail.com

شماره تماس (ایران):

۰۹۱۷۳۸۲۶۴۱۶

شماره تماس فیلیپین

۰۰۶۳۹۱۶۵۵۵۲۰۷۱

___×××___
عارف حاجی پور :


aref_hajipor@yahoo.com

شماره تماس:  ۰۹۳۷۰۸۷۴۹۲۲ 

وبلاگ مربوطی با توجه به روند رو به رشد و جذب مخاطب بیشتر برای رسیدن به آنچه که شما از تبلیغات انتظار دارید در کنار شما خواهد بود.

تبلیـغ لوگـوی پپـسی روی مـاه، دروغ بـود!

سرکار رفتن میلیون ها ایرانی و اشتباه مسلم رسانه ای

 
دیشب، در آخرین ساعات 16 خرداد 1391 برابر با ۵ ژوئن ۲۰۱۲، بسیاری از مردم روستاهای کهنه و شهرک و شهر اوز و (  ایران)  به پشت بام ها شتافتند تا تبلیغ پپسی کولا بر روی ماه را مشاهده کنند، ولی  این اتفاق حادث نشد و ظاهرا این هم یکی دیگر از دروغ های رسانه ای بود.

از اوایل صبح روز سه شنبه از طریق پیام کوتاه تلفن همراه ٬ تبلیغاتی مربوط به همین موضوع در منطقه رد و بدل  گردید . به همین دلیل مردم بخصوص جوانان قبل از ساعت مقرر یعنی  ساعت 11 و سی دقیقه دیشب در آخرین ساعات 16 خرداد ماه 91 با حضور بر پشت بام ها فضاهای باز و اطراف روستا، دقایق طولانی به ماه خیره شدند تا شاید تبلیغ پپسی کولا را روی ماه ببینند! ولی این اتفاق روی نداد و ظاهرا این هم یکی دیگر از دروغ های رسانه ای بود.
گرچه احتمال وقوع چنین رویداد عجیب و خارق العاده ای در دنیای مدرن کم نیست و برخی نیز معتقدند این طرح تحقیقاتی طی آینده ای نزدیک اجرایی می شود، اما همان بهتر که فعلا در لیست شایعات قرار گیرد .

عکس از آقای سعید سلمانپور

اشکت

مُشُنُفتِ(شنیده ایم)

^{وبلاگ مربوطی} صحت و سقم مطالب این پست را تأیید نمی کند و هر خبری که در بین عموم جامعه یا قشر خاصی از جامعه وجود دارد و ارزش خبری داشته باشد، این خبر یا موضوع می تواند در این پست قرار گیرد و اگر خبر مُشُنُفتِ تحقق یابد در آینده به صورت مفصل به آن می پردازیم.

*** احداث ورزشگاه در روستای کهنه و شهرک توحید کهنه***

طبق  شنیده های مربوطی  ٬ به یاری خدا قرار است در آینده ای نزدیک کلنگ احداث یک ورزشگاه در محل برکه ی حاج مصطفی معروف به برکه اشکسته و یک ورزشگاه هم در شهرک توحید کهنه بر زمین بخورد . امید است این خبر (فعلأ شایعه ) به زودی زود به واقعیت بپیوندد و شاهد احداث دو استادیوم در روستای کهنه و شهرک توحید کهنه باشیم . انشاءالله . وبلاگ مربوطی امیدوار است افتخار این را داشته باشد تا خبرهای موثق و مطمئن از این اتفاق بزرگ را به اطلاع شما بازدید کنندگان مشتاق برساند . امیدواریم  . امیدواریم .

" پیشکسوتان ثابت کردند که هنوز دود از کنده بلند می شود ."

حضور  پر شور مردم  در سایه ی حضور پیشکسوتان فوتبال روستاهای کهنه و شهرک

مسابقه فوتبال دوستانه ای بین تیم های روستای کهنه و شهرک با پشتیبانی و پیگیری های مستمرانه برخی از اعضای کمیته ورزشی روستاهای کهنه و شهرک ( بخصوص آقایان مزتضی جمشیدی - عبدالله غربی - مرتضی رضایی  و دیگر فعالان ورزشی ، در زمین فوتبال روستای کهنه اوز برگزار گردید.

این مسابقه به نوعی یادآور تیم های فعال و پرطرفدار روستای کهنه یعنی تیم های ابوذر و فجر بود به طوری که در هر دو قسمت زمین نام تیم های ابوذر و فجر نوشته شده بود و برای لحظاتی که شده همه را به فکر تعصب ، غیرت بیاندازد و یاد آور جام های متعدد و یکه تازی این تیم ها در منطقه باشد .

دکتر اسماعیل زمانی - احمد آزادی - عبدالله نبوی 

پیشکسوتان فوتبال روستا

حاج عبدالعزیز عبدی ( از اولین فوتبالیست ها) - حاج هاشم رفیعی از یاوران همیشگی فوتبال

حضور پر شور مردم

خانواده ی فوتبالی رضایی در کنار آقای مصطفی رضایی یکی از بنیانگذاران تیم فوتبال ابوذر و از فوتبالیست های محبوب منطقه و روستای کهنه

تبریک  -  روز  پدر

نوشته استاد عنایت اله نامور :

«به یاد زیبا که این نواها را بسیار دوست داشت »

موسیقی هر قوم بیانگر دلاوریها ؛ دلدادگی ها ؛ جدایی ها و محرومیتها و به طور کلی شرایط اجتماعی و تاریخی مردم آن است . بی شک منطقه لارستان و مردم اوز نیز از این قاعده مستثنی نیستند ؛این را می شود در چهره تک تک مردم هنگام نواخته شدن نواها ونغمه ها دریافت که چگونه با این موسیقی پیوند یافته اند . اندوه و جدایی بخشی از این موسیقی است که در « شلوا » ( شروه ) ها و در « لا لایی » ها انعکاس یافته است و زبان حال مردمی است که از دیر باز با سختی ها و دوری ها ساخته اند و جدایی ها را تحمل کرده اند .

از طرف دیگراین ترانه ها و نغمه ها بیانگر لحظات دلدادگی و شادمانی است که در این موسیقی جای بسزایی یافته است . ترانه هایی که هر یک حکایتی عاشقانه به همراه دارد و بیانگر صفای صادقانه مردم این سخت بوم است . سرزمینی که سخت رو به آسمان دارد و هر قطره باران گرانبهاست و هر بارش طبیعتی رنگارنگ می آفریند .

مردم این شادی ها را در رقص و حرکات موزون باز نمود می کنند . اینجا موسیقی با جان مردم آمیخته می شود و درحرکات گروهی دایره وار می چرخد و همه را به یگانگی فرا می خواند . ریتمی که متین و آرام شروع می شود و پله پله فرا می روید و در نهایت به سریع ترین حرکات می انجامد که دست و پا و بدن با موسیقی هماهنگ می شود و هر ضربه و هر نوا انسانی را بر می انگیزاند و می رقصاند .

« کَرَنا و تُمبُلُک »(1) نشانه و نماد اصلی این موسیقی است . شیپور و طبلی که اصیل ترین نغمه ها از آن سرازیرو نابترین نواها با آن نواخته می شود .

در باره دیرینگی این ساز ها همین بس که در تخت جمشید و در بالای آرامگاه اردشیر سوم پادشاه هخامنشی « کرنا» ی بلندی به دست آمده است که در موزه تخت جمشید نگه داری می شود. « نقاره » یا طبل دوگانه نیز پیشینه ای بس دراز دارد و به گواهی نوشته های تاریخی یونانیان و رومیان این ابزار را از مشرق زمین گرفته بودند. و به آن به مثابه یک ساز رزمی می نگریستند .

خود واژه « کرنا »(2) نیز حاکی از کارکرد رزمی این ساز است . این واژه از دو بخش « کَرَ + نا » تشکیل شده است . بخش اول « کَرَ = کارا » به معنی جنگ و هماوردی لشکر هاست که در واژه ( کارزار ) نیز وجود دارد. و بخش دوم ( نای ) که همان نی و شیپور باشد . و در مجموع واژه کرنا به معنای نای جنگ و کارزار است . در مقابل ساز دیگری که از نظر طولی کوچکتر بوده است و « سور نا » نام داشته است که با توجه به معنای ( سور = جشن و شادمانی ) ؛ سازی برای جشنها و شادمانی ها بوده است . راجع به « تُمبُلُک » هم باید گفت که این واژه درساله پهلوی « خسرو قبادان ریدک» به صورت « دُمبَلَک » (3 ) آمده است . دکتر محمد معین نیز در توضیح واژه دمبک معادل پهلوی ان را به صورت « دُمبَلَک » آورده است که با توجه به گذشت زمان وتحولات آوایی؛ در گویش اوز به صورت « تُمبُلُک » در آمده است .

نواختن « کرنا و تمُبُلُک » در ایران از زمان باستان رایج بوده است و در لشکر کوروش نیز مردان با نغمه های منظم گامهای مساوی بر می داشتند . هرودوت می نویسد « ایرانیان بر آمدن آفتاب و فرو رفتن خورشید را با نواختن ابزار های موسیقی آگاهی می دادند . » در دوره اشکانیان نواختن کرنا و نقاره در جنگها بسیار متداول بوده است . پلوتارخ که درباره جنگ بین ایرانیان و رومیان گزارش داده می نویسد «همین که رومیان نزدیک شدند سردار ایرانی سورنا فرمان داد تا کرنا ها نواختند و صدای نقاره ها سراسر دشت را پر از خروشهای بیمناک و دلخراش کرد . » . کنده کاری در روی جامی سیمین از دوره ساسانی نیز تصویری از نواختن کرنا و نقاره در این دوره را به خوبی نشان می دهد .هفت کرنا زن در درون دژی ایستاده اند و درحالی که یک دست خود را به کمر زده با دست دیگر کرنای بلندی را رو به هوا گرفته و می نوازند . در سنگ نگاره طاق بستان هم کرنا ها نواخته می شوند و پشت سر آنان نقاره زنها قراردارند(4). .

فردوسی بزرگ هم در جای جای شاهنامه از ابزارهايی كه در آن گونه مناسبت ها بكار گرفته مي شد نام برده وسروده است:

بقیه مقاله در ادامه مطلب ...

با تشکر از مهندس هادی صدیقی جهت ارسال مطلب

چارت سازمانی

مجتمع آموزشی و پرورشی معارف روستای کهنه و شهرک

دومین سال فعالیت

با مجموع ۳۳۲ دانش آموز

برای دیدن عکس در اندازه بزرگتر و خواناتر می توانید به ادامه مطلب بروید.

چندی قبل مطلبی با عنوان واجارکه که جنبه انتقادی داشت و مربوط به آشغال هایی بود که فضای ورودی روستا را زشت و بد نشان می داد و توسط استاد مصطفی رضایی به ثبت رسیده بود در این وبلاگ درج گردید.

برای اطلاع از این مطلب انتقادی می توانید بر روی و ا جا ر که کلیک کنید.

بعد از درج این مطلب انتقادی در وبلاگ مربوطی ، برحسب کاری که داشتم به درمانگاه روستای کهنه مراجعه کردم و به محض دیدن بنده ، مسئولین بهداشت روستای کهنه با من هم صحبت شدند و  از مطلبی که در وبلاگ روستای کهنه به ثبت رسیده بود ناراحت بودند و بیان کردند که قبل از درج این مطلب باید با ما هماهنگی می شد و این موضوع به عنوان واجارکه نمی شد بیان کرد و من هم توضیحاتی دادم و کمی از ناراحتی هایشان برطرف گردید و ایشان این اتفاق را اجتناب ناپذیر خواندند و گفتند که ما با ارائه راهکارهای مختلف از روستاهای همجوار و حتی شهر اوز بهتر عمل کرده ایم. بنده پیشنهاد دادم که این مطلب را در وبلاگ روستای کهنه منعکس می کنم و از فکر دیگران استفاده می کنیم و ایشان هم پذیرفتند و اعلام کردند که از راه حل های کارآمد استفاده می کنیم و در این راه هم حاضریم هزینه کنیم.

حال از شما بازدیدکنندگان و همراهان وبلاگ مربوطی تقاضا داریم که نظرات و پیشنهادات خود را در مورد سوال زیر در قسمت نظرات بیان کنید، امید است که از فکر و ایده های شما عزیزان استفاده شود.

به نظر شما راه چاره دفع صحیح و بدون مشکل آشغال های روستای کهنه و شهرک چیست؟

گل شمعدانه بگلدان گردد                گل كنگر خطر جان گردد

هرگلي برحسبي كار آيد                  ميوه گرديده به بازار آيد

خالق گل به خود احسن گويد           هرگلي ازگل آدم رويد

هر ساله در اوايل ارديبهشت ماه فصل گیاه کنگر می باشد و در منطقه اوز ما هم از این گیاه پرکاربرد و دارویی به وفور دیده می شود. گياه كنگر يكي از فراوان‌ترين گياهان مناطق كوهستاني و استپي ايران است و انتشار جغرافيايي تقريبا در تمامي مناطق كوهستاني ايران در دامنه‌هاي کوه ها به صورت خودرو به فراواني مي‌رويد.

تمام قسمت‌هاي گياه كنگر (گل، برگ، ساقه، ريشه) قابل استفاده است. غذاهاي متنوعي از آن تهيه و در تهيه ترشي هم از كنگر استفاده ‌شده و از شيرابه آن در صنايع آدامس‌سازي استفاده مي‌شود.

گياه كنگر به عنوان يكي از قيمتي‌ترين گياهان مورد استفاده ايرانيان در طب سنتي مي‌باشد و خواص دارويي آن داراي ويتامين‌هاي آ، بي، دي و اي است، املاح معدني مانند پتاسيم و كلسيم دارد، ضداسهال، براي درمان مرض قند مفيد است، در هضم غذا موثر است، خاصيت آنتي‌اكسيداني دارد، كليه و مثانه را گرم مي‌كند، براي زخم ريه و جراحات روده مفيد است، ضماد ريشه آن براي سوختگي آتش و پيچيدگي عصب مفيد است، صمغ بوته آن ايجاد قي مي‌كند و همراه با آن بلغم و صفراي اضافي بدن را دفع مي‌كند.

منبع: www.loor.ir

و عکس هایی از " کنگر"

(تمام عکس ها از اطراف روستای کهنه اوز گرفته شده است.)

        "فعالیت خالصانه و کم لطفی عوام و خواص"

مسابقاتی در قالب دو و میدانی (دو 200 متر سرعت) و آمادگی جسمانی( در4 بخش )در عصر امروز جمعه و در محل زمین فوتبال روستای کهنه اوز با استقبال کم رنگ اهالی روستا برگزار گردید.

این مسابقات زیر نظر کمیته ورزشی روستاهای کهنه و شهرک(یکی از 6 کمیته انجمن فرهنگی- تربیتی روستاهای کهنه و شهرک) در 3 رده ابتدایی ، راهنمایی و بزرگسالان و با شرکت مجموع 2 رشته 40 نفر و با هدف ایجاد شور و نشاط و گسترش ورزش در جامعه به انجام رسید.

یکی از چیزهایی که در هنگام برگزاری این مسابقات شدیداً به چشم می خورد، حضور کم رنگ عموم مردم(همانند مسابقه برگزار شده محله) به خصوص اعضای کمیته های انجمن فرهنگی تربیتی روستاهای کهنه وشهرک و بدتر از آن حضور نداشتن برخی از اعضای کمیته ورزشی بود به طوری که اعضای حاضر به شدت از عملکرد آنها انتقاد می کردند.

دو 200 متر سرعت

ابتدایی ؛    تعداد نفرات شرکت کننده: 22 نفر

نفرات برتر؛     اول: محمدعلی وطن خواه(ابراهیم)    دوم: فرشاد محمدی                       سوم: سهیل رسولی   چهارم: عبدالرحمن اکبری(سلیمان)       پنجم: عبدالواحد واحدی

راهنمایی؛    تعداد نفرات شرکت کننده: 8 نفر

 نفرات برتر؛       اول: عالم گل عزیزی     دوم: جهانگیر جلیلی     سوم: صادق وطن خواه

چهارم: مصطفی احمدی

بزرگسالان؛      تعداد نفرات شرکت کننده: 10 نفر

نفرات برتر؛   اول: حسین صالحی   دوم: مهرزاد احمدی      سوم: ابراهیم اکبری(اسماعیل)

چهارم: عبدالله رضایی(عبدالرزاق)

 آمادگی جسمانی

ابتدایی؛       نفرات برتر همراه با زمانهایشان( زمانها به ثانیه می باشد)

اول: محمدعلی وطن خواه(44/30)                   دوم: عبدالرحمن اکبری (66/30)                      سوم: فرشاد محمدی(13/31)                                 چهارم: سهیل رسولی (69/31)    پنجم: محمدرفیع جمشیدی (50/32)

راهنمایی؛   نفرات برتر همراه با زمانهایشان

اول: عالم گل عزیزی(94/26)                دوم: مهرزاد فریدونی (27/29)                                  سوم: مصطفی احمدی( 44/30)                                  چهارم: خالد محمدی( 66/30)     پنجم: مصطفی اشرافی(21/31)

بزرگسالان؛    نفرات برتر همراه با زمانهایشان

اول: مهرزاد احمدی(94/29)      دوم: ابراهیم اکبری(03/30)                                         سوم: عبدالله رضایی(31/31)

ابوذر و مسعود رضایی کم سن ترین و کوچکترین شرکت کننده ها که از طرف والدین آنها جوایزی به آنها اهدا گردید.

ساعت 2 بعدازظهر.....

در نیم چه سایه ای جمع شده اند و خالی از هرگونه شورش افکار و دغدعه های مبهم زندگی به کارت بازی مشغولند.

کارت های کوچکی که از دیدگاه ما بزرگترها هیچ ارزشی ندارند ولی دل بچه ها به این خوش است که ته جیبهایشان را گشته تا شاید صدتومنیی پیدا شود که به در مغازه ای رفته و 7 عدد کارت بگیرند..!

دور هم جمع می شوند و در قماری کودکانه شروع به بازی می کنند! از 2 کارت شروع شده و گاه بازیشان به 100 کارت هم ادامه دارد. کودکی نگاهش دنبال جومونگ و دیگری در حسرت از دست دادن مسی...

با قدرت دستان خود را بر زمین می کوبند که گاه درد دستهای کوچکشان را فقط به خاطر داشتن چند کارت که به قول خودشان از همدیگر " گال " کنند، در دل خود پنهان می کنند.

در پایان     دلهایی شاد و دلهایی غمگین...!!!

              دستهایی خالی و دستهایی دیگر پُر...!!!

روز به پایان رسیده و بچه ها به فکر فردایی دیگر و کارتهایی دیگر

چه شیرین است چاپ بازی آنها

با تشکر فراوان از همراه همیشگی وبلاگ مربوطی محمدرفیع محمدی فرزند ابراهیم بابت نگارش این متن زیبا و همچنین تهیه عکس ها

در سایه ی درخشش محسن واحدی در گرفتن پنالتی های تیم خفر شیراز موجب شد

آلومینیوم المهدی قهرمان منطقه جنوب و دسته اولی شود .

محسن واحدی - ردیف ایستاده ها - نفر وسط با لباس دروازه بانی

منبع عنوان بالا : صبح ساحل هرمزگان-شنبه ۲۳/۲/۹۱شماره۲۴۶۵-صفحه ۸

محسن واحدی پس از مهاجرت از روستای کهنه به بندرعباس  برای دروازه بانی به تیم فوتبال نوجوانان آلومینیوم هرمزگان دعوت می شود .  تیم فوتبال نوجوانان آلومینیوم المهدی هرمزگان موفق شد با قهرمانی در مسابقات نوجوانان منطقه ای کشور راهی لیگ دسته یک نوجوانان باشگاه های کشور شود. این نوجوان کهنه ای با درخشش خود نظر بسیاری از کارشناسان فوتبال و کمیته های استعدادیابی در ایران را به خود جلب نموده است .

وبلاگ مربوطی ضمن تبریک به این نوجوان بااستعداد ٬ با نظر خواهی و رضایت از آقای عبدالرحیم واحدی  و خانواده محترمشان فعلا به معرفی اجمالی و مختصر از محسن بسنده نموده و در آینده ای نزدیک مصاحبه ای مفصل با این دروازه بان آتیه دار خواهیم نمود .

با تشکر از آقای عبدالرحیم واحدی  

همانطور که می دانید رانندگي در جاده هاي بدون علائم راهنمايي و رانندگی  بسیار خطرناك و گاهي منجر به حوادث دلخراش مي شود.متاسفانه جاده روستا به شهرك توحيد و منتهي به دو راهي كهنه از علائم راهنمايي و  رانندگي يا برخوردار نيست و يا بسيار كمبود دارد به طوريكه رانندگي در شب را بسيار خطرناك نموده است و حتي در روز به دليل عدم علائم راهنمايي و رانندگي بسياري از رانندگان غير بومي را دچار سردرگمي نموده است .دوست عزيز آقاي يعقوب ( حشمت اله ) عبدي در اين راستا تصويري برايمان ارسال نموده اند كه حائز توجه مي باشد و از اين دوست عزيز تشكر مي شود.

يك واحد مسكوني 2 خوابه واقع درمسكن مهر اوز واحد شماره 3 به فروش مي رسد.

تلفن تماس : 09171833935

محمد رحيمي  

روز شنبه در شهر اوز يك نفر افغاني كه در گاوداري اوز كار مي كرده بر اثر ابتلا به تب مالت  در گذشته كه ضمن اظهار تاسف به خاطر اين مصيبت براي اين افغاني ، لازم است بگوئيم كه تب مالت بر اثر آلودگيهاي شيري و لبني و بيماريهاي گاوي است كه به دليل عدم رعايت بهداشت مي تواند منجر  به مرگ شود.فعلا خريد گوشت گاو در اوز ممنوع شده است.

بر اساس  خبرهاي دريافتي از همشهريان دو گاوداري يكي در نزديكي معلم كثير و ديگري در سمت كمربندي مسكن مهر كه متعلق به افغانيها مي باشد بهداشت و اصول پاكيزگي جا و مكان و دفع فضولات آنها رعايت نمي شود و مسئولين امر بايد خيلي جدي به اين امر رسيدگي كنند تا جلوي بيماريها و عفونتهاي ناشي از اين آلودگي گرفته شود .... / سايت ستاره هاي اوز

 " رباط یک ساله شد . "

یک سال تلاش مستمر و مؤثر دوستان و همکارانمان در وبلاگ رباط به عنوان نشريه ي انجمن فرهنگي،تربيتي روستاهاي كهنه و شهرك در عرصه ی رسانه ی دیجیتالی ارج نهاده ، ضمن تشکر ، برای تک تک عزیزان دست اندر کار آرزوی موفقیت نموده  و از خداوند متعال برای وبلاگ رباط روزهای پرباری را آرزومندیم .